نقش مخدوش «مادر» در فیلم ها و سریال های ایرانی

به قلم: جبار آذین

نمانامه: حاصل تکه و پاره شدن فرهنگ و هنر و به تبع آن امکان مادی و معنوی کشور توسط سیاست و ثروت و قدرت به دو گونه آشتی ناپدیر و ضدملی «فرهنگ و هنر رسمی و سفارشی» و «فرهنگ و هنر ملی و مردمی» که پیامد نگاه و زندگی اشرافی و طبقاتی و دور شدن اهداف و برنامه های فرهنگی و هنری از فرهنگ و زندگی و خواست و سلیقه مردم و اداره امور فرهنگی و هنری و سینما و صدا و سیما توسط مجریان سیاسی دولت ها که فاقد دانش و تخصص و تعهد فرهنگی و اجتماعی اند، نابسامانی و آشفتگی، هدر رفت بیت المال، تهی شدن تولیدات هنری، سینمایی و سیمایی از مضامین و محتواهای منطبق بر نیاز و انتظار مردم، از واقعیت ها و مسائل، مشکلات و باورهای اجتماعی، گسترش تضادهای طبقاتی و فقر و فساد و انحراف است.

بنا داشتم به یاد و احترام و عزت و شرافت و قداست و حرمت مقام زن و مادر، یادداشتی بنویسم، ولی وقتی قطار لکنته تولیدات هنری و فرهنگی بویژه سینمایی و تلویزیونی را از نظر گذراندم، باز هم بر این نکته بارها گفته و نوشته شده که نتیجه فقر آثار هنری شایسته و درخشان درباره منزلت زنان و مادران است، متوقف شدم.

چرا که از بدو تولد و راه اندازی سینما و تلویزیون در ایران تاکنون، به جز مواردی اندک، در میان هزاران فیلم و سریال، از تصاویری واقعی، شفاف و کامل و امیدوارانه زنان و مادران، اثری نیافتم و آنچه هم در آثار زن محور بهرام بیضایی و فیلم هایی مانند مادیان و… دیدم، همچنان زنان، جنس دوم با چهره هایی زخمی از سلطه تفکرات زشت پدر و مردسالاری و تحقیرهای اجتماعی بودند.

تولیدات هنری و سینمایی و تلویزیونی ما پر از تصاویری از زنان بدبخت و ستم دیده و مظلوم، رنج کشیده، تحقیر شده و ناتوان، عروسکهای بزم آفرین و موجودات منحرف، ظلم پیشه و مخرب زندگی ها است و از نمایش سیمای واقعی، زیبا، توانا، قدرتمند، تاثیر گذار، سازنده و تحول آفرین و انسان ساز خبر و اثری نیست.

زنان فیلم ها و سریال های ایرانی، کلفت، کارگر، کتک خور، منحرف، طماع، تجملگرا و مخرب اند. برای نمونه نگاه کنید به سریال در حال پخش «تمام رخ» اغلب زنان این سریال، مال پرست، بدبخت، فریب خورده، نابودگر خانواده، هوسباز، فریبکار و منحرف اخلاقی و ایمانی و مالی و انسانی هستند.

آیا به راستی تمام زنان و مادران ایرانی اینگونه اند؟ یا این فقط نیمی از تمام رخ اندکی از آنها است؛ نیم رخی نازیبا و ناپسند و نادرست، پس نیم رخ نیک و جذاب و زیبا و توانا و متعالی مادران فداکار، همسران وفادار و زنان سازنده کجا است. البته از آمران و عاملان و مبلغان فرهنگ و هنر رسمی که به زن، همان نگاه منسوخ کالا را دارند، چنین نگره ها و تولیدات عجیب نیست. اما غریب و مغفول آثاری است که به همت هنرمندان متعلق به بخش اصلی فرهنگ، یعنی هنر و فرهنگ ملی و مردمی می خواهند تصویرگر تمام رخ امیدآفرین انسانها و زنان ایران زمین باشند، لیکن مدافعان و ترویجگران نگاه هنر و فرهنگ رسمی، مجال کار و فعالیت را از آنان سلب کرده و به دست و جیب خودی نماها سپرده اند.

با این اوصاف، هنرمندان و هنرهای راستین، چه زمانی قادر خواهند بود که در پاسداشت مقام رفیع زنان و مادران بنویسند و آثار هنری بسازند. از زنان و مادران والامقام کشور که بهشت زیر پای آن ها است برای تمام این کوتاهی ها و انحراف ها و نابخردیها و ستمها شرمنده ام، صادقانه و ارادتمندانه با قلم کوچکم، مقام بلند آنها را ارج می نهم و روز زن و مادر را با قلبم به آن ها شادباش می گویم!