کتاب مرگ و پنگوئن نوشته آندری کورکف

غزل قربانپور | نویسنده و مترجم

نمانامه: مرگ و پنگوئن نوشته آندری کورکف طنزپرداز اوکراینی، داستان نویسنده‌ای اوکراینی به نام ویکتور است که در اوکراین پس از فروپاشی شوروی زندگی و کار می‌کند. داستان « مرگ و پنگوئن» با زبان طنز سیاسی نقدی ملایم بر جامعه اوکراین دارد.
ویکتور شخصیت اصلی داستان نویسنده‌ای است که برای مدت زمان کوتاهی طعم آسایش را تجربه می‌کند و پس از آن این حس زودگذر جای خودش را به همان غم و اندوه حاکم بر جامعه می‌دهد.
ویکتور داستان کوتاه می‌نویسد، داستانهای او فاقد ارزش ادبی و احساس است آنقدر که قابلیت چاپ ندارند، اما سردبیر روزنامه ای به او پیشنهاد می‌دهد برای درگذشتگان شناخته شده در جامعه سوگنامه بنویسد.
اما این سوگنامه‌ها در نوع خود غیر عادی هستند، سوگنامه‌ها برای افراد زنده نوشته می‌شوند، آنقدر زنده و سالم که احتمال مرگ زودرسشان بسیار اندک است.
اما ویکتور برای تامین زندگی خودش و حیوان خانگی اش به دستمزد ماهیانه ۳۰۰ دلاری نیازی مبرم دارد. حیوان خانگی ویکتور هم در نوع خودش نادر است، ویکتور پنگوئنی را از باغ وحش ورشکسته شهرش می‌خرد و با خود به آپارتمانش می‌آورد!!!

بستر داستان بر قتل‌های از پیش طراحی شده، اعدام روزنامه نگاران، فساد سیاسی گسترده و جامعه ای مملو از هرج و مرج اخلاقی بنا نهاده شده است.
آندری کورکف تصویرسازی کمدی گونه‌ای از اوکراین پس از فروپاشی شوروی ارائه می‌دهد که در آن افراد جامعه با سبکی پوچ زندگی می‌کنند که نخبگان را برای لقمه‌ای نان به جنایتکار بدل می‌کند.
با نگاه اجمالی بر ساختار ابتدایی داستان با خواندن اخبار روزنامه های اوکراین روایتی کمدی را برداشت می‌کنیم که در حاشیه تلخی گرفتار آمده است.
ویکتور برای تامین امکانات یک زندگی متوسط برای خودش و پنگوئنش میشا، سوگنامه نویسی را قبول می‌کند. ابتدا از اینکه سوگنامه ها چاپ نمی‌شوند متعجب است اما روز موعود فرا می‌رسد. سوگنامه ای که ویکتور در رسای یکی از سیاستمداران جامعه نوشته بود در روزنامه چاپ می‌شود. سیاستمداری که بخاطر سقوط از پنجره طبقه ششم ساختمان محل زندگی اش در گذشته است.

سوگنامه های ویکتور مورد استقبال قرار می‌گیرند. اما از سویی این نوشتن ها خشم عموم را بر می‌انگیزد چرا که ویکتور را عامل اصلی مرگ سران می‌دانند. به همین علت ویکتور ناچار می‌شود برای مدت کوتاهی مخفیانه زندگی کند، اما ویژگی سیستم حکومتی فاسد این است که مرگ افراد به سرعت عادی شده و طی چند روز آبها از آسیاب می‌افتد.

ویکتور خودش را بابت این مرگ‌ها مواخذه می‌کند اما دست از کار نمی‌کشد.محل درآمد او از این سوگنامه‌هاست. نویسنده با کنایه‌ای پنهان اخلاق اوکراینی ها را نقد می‌کند. نشان می‌دهد چطور مردم اوکراین به سیستم فاسدشان عادت کرده‌اند، قوانین جدید را مادامی که دستمزد آنها پرداخت شود می‌پذیرند. در مقابل قوانین غیر انسانی انعطاف پذیرند، برای آنها پول در آوردن اولویت دارد حتی اگر فریب و ستاندن جان دیگران شغلشان باشد، دچار عذاب وجدان نمی‌شوند. تنها وقتی به خود می‌آیند که جان و منافع خودشان در خطر بیافتد.

در کتاب مرگ و پنگوئن حضور زن‌ها بسیار کمرنگ است، دوست ویکتور بی آنکه دلیلی بیاورد دختر کوچکش را برای مدت نامعلومی به ویکتور می‌سپارد و ناپدید می‌شود. ویکتور برای آنکه بتواند به زندگی دخترک رسیدگی کند پرستاری استخدام می‌‌کند. اگرچه با این پرستار رابطه عاطفی برقرار می‌کند اما حضور پرستار هم در داستان کمرنگ می‌شود. زنانی که شاید بتوانند وجدان خفته ویکتور را بیدار کنند صدایشان در سردی برف و سرمای اوکراین رو به سکوت می‌رود.
حالا میشا می‌ماند و نگاه مواخذه‌گر پنگوئن وارش، میشا که تبدیل به نقطه ضعف ویکتور شده است. چرا که ویکتور از طریق میشا می‌تواند درآمد بیشتری کسب کند. اما میشا دچار مشکل قلبی می‌شود و تنها راه حل پیوند قلب از یک کودک چهار ساله به میشا است. ویکتور ابتدا به این عمل راضی نمی‌شود، اما در نهایت با دخالت اطرافیان میشا قلب پیوندی را دریافت می‌کند. جان انسانی گرفته می‌شود تا حیوانی به زندگی ‌ش ادامه دهد…

ویکتور که از طریق جانشینش در روزنامه با مرگ قریب الوقوع خودش مواجه شده است، منافع و‌در آمدش را رها کرده و فرار می‌کند. پایان تمام افراد مشغول به کار در حکومت‌های فاسد، از راه برداشته شدن است. حذف مهره‌ها در حکومت های کمونیستی از ساده‌ترین راه‌های حفظ قدرت است. کتاب مرگ و پنگوئن نوشته آندری کورکف به دست شهریار واقفی پور ترجمه و در انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.