پنج راه گذشتن از سد ذهنی نوشتن!

پایگاه خبری نمانامه: می توان گفت همه ما بلوک نویسنده یا سندرم کاغذ سفید را تجربه کرده ایم؛ وقتی هرچقدر تلاش می کنیم، نمی توانیم به ایده خوبی برسیم و یا نمی توانیم صحنه ها را پیش ببریم. در حقیقت به نظر می رسد وقتی که درحال نوشتن نیستم، درحال گوگل کردن راه های درمان و خالص شدن از بلوک نویسنده هستم. همه ما می دانیم که بهترین نوع فیلمنامه، یک فیلمنامه تمام شده و کامل است. اما به پایان رساندنش کار آسانی نیست.

در این مطلب به بررسی ۵ راه گذشتن از بلوک نویسنده می پردازیم. این نکات را دوره ترک اعتیاد برای بلوک نویسنده خود حساب کنید!

بلوک نویسنده چیست؟

برای تشخیص یک مشکل، در ابتدا باید تعریف روشنی از آن ارائه کرد. برای من بلوک نویسنده زمانی اتفاق می افتد که روبروی کاغذ نشسته ام و در پیشبرد داستان ناتوان شده ام. بعضی مواقع بلوک نویسنده را با به تعویق انداختن اشتباه می گیریم، اما این دو یک چیز نیستند! بعضی مواقع به تعویق انداختن کار می تواند دلیل ایجاد بلوک نویسنده باشد و یا متاثر از آن، اما این دو یک چیز نیستند. وقتی من مبتال به این سد خالقه شده ام، نمی توانم به هیچ ایده ای برای پیشبرد داستان فکر کنم! و اگر زمان تحویل مشخصی برای نوشته خود داشته باشم، نگران می شوم و به همین دلیل اهمیت درمان این مشکل دوچندان می شود.

چه چیزی باعث بلوک نویسنده می شود؟

سه مولفه اصلی در ایجاد بلوک نویسنده نقش دارند:

ترس، نبود آمادگی و عدم اعتماد به نفس

بسیاری از نویسندگان از چیزی که به روی صفحه می رود می ترسند. آنقدر روی کمال تمرکز می کنیم که دیگر از لذت این هنر دور می شویم و این می تواند جلودار جریان خالقه ما باشد. همینطور وجود طرح یک خطی یا یک طرح جامع فیلمنامه می تواند حالل بسیاری از بلوک ها باشد. اگر هنگام نوشتن، به واسطه وجود یک طرح احساس آمادگی کنم، ایده ها سرازیر می شوند و البته که هیچ چیز مانند آن رفیق قدیمی، عدم اعتماد به نفس، نمی تواند این قاعده را برهم بزند. مفهوم سندرم ایمپاستر واقعی است )

سندرم ایمپاستر یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی توانند موفقیت خود را بپذیرند و موفقیت خود را حاکی از خوش شانسی و یا فریب دیگران می دانند و نه حاصل تلاشش شخصی خود ( از آنجایی که هالیوود برای بسیاری از افراد آرزویی دست نیافتنی به نظر می رسد، بسیار پیش می آید که از خودم بپرسم آیا واقعا به اینجا تعلق دارم؟ آیا واقعا ارزش این همه زمانی که برای نوشتن می گذارم را دارد؟ درنهایت می دانم که باید از این افکار با آوردن بهترین نوشته ام بر روی صفحه بگذرم. به همین دلیل است که گذار از بلوک نویسنده بسیار مهم است.

۱ .متن جدیدی را آغاز کنید اگر مانند من باشید، پیدا کردن زمان برای کار کردن بر روی ایده هایتان بسیار نادر است و این موضوع اهمیت گذشتن از بلوک نویسنده را حیاتی تر می کند. یکی از راه هایی که برای گذشتن از بلوک نویسنده پیدا کردم این است که متن جدیدی را آغاز کنید. برخی از بهترین فیلمنامه هایی که نوشتم، حاصل ناتوانی در پیشبرد یکی دیگر از ایده هایم بوده است! من دوست دارم صفحه جدیدی باز کنم و افکار خود را بیرون بریزم! یک شخصیت پیدا کنم و یک موقعیت و ببینم من را به کجا می برند. این نویسندگی آزاد باعث می شود بهم ریختگی ذهنم را بیرون بریزم و بدون هیچ عواقبی تجربه کنم. حتی ایده های قدیمی خود را بر می دارم و برای بازنویسی آنها تالش می کنم؛ هر چیزی که باعث شود نرمش ذهنی کنم و وارد ریتم نوشتن خود شوم. اما اگر این فیلمنامه اول شما است چطور؟ یا اگر چشمانتان از نگاه کردن به صفحه کامپیوتر خسته شده است؟

۲ .بیرون بروید وقتی می گویم بیرون بروید دو منظور دارم، اول اینکه از ذهن خود بیرون بروید. من خیلی وقت ها فشار زیادی روی یک پروژه می گذارم. موفقیت این پروژه را تنها راه موفقیت خود در زندگی می بینم! آنرا بلیطی به سوی اسپیلبرگ و کیتلین کندی حساب می کنم. اما این رویکرد احمقانه ای به نوشتن است و دلیل بسیاری از بلوک های نویسنده. به جای ایجاد این موانع دیوانه وار، به این فکر کنید که چرا به طور خاص این ایده را دنبال می کنید؟ چه چیزی برای گفتن به جهان دارید؟ چرا آنها باید به حرفتان گوش دهند؟ دوم آنکه واقعا باید بیرون بروید! قدم بزنید، دوچرخه ای برانید، لباس هایتان را بشورید و… . بعضی وقت ها بهترین راه رهایی از بلوک نویسنده -به سادگی- زندگی کردن است. ذهنتان خودش حواسش به افکار پنهانتان راجع به فیلمنامه خواهد بود و بسیاری از وقت ها من درحال شستن لباس هایم هستم که می فهمم داستانم در حقیقت یک وسترن است! و یا در پرده دوم فیلمنامه ام نیاز به اتفاقی دیگر دارم و یا اینکه باید تمام شخصیت ها را بکشم و نوشتن را از اول آغاز کنم. خالقیت طاقت فرساست؛ به ذهن و بدن خود استراحت بدهید و ایده ها سرازیر خواهند شد.

۳ .به جلو بروید بیایید بگوییم به عنوان مثال در صفحه ۲۵ فیلمنامه خود گیر افتاده اید و هیچ نظری ندارید که چه صحنه ای باعث رسیدن به پرده بعدی می شود؛ به جای اینکه تالش کنید تمام این مشکل را یکجا حل کنید، به جلو بروید. چیزی را بنویسید که به نظرتان چند صفحه آخر داستان خواهد بود. ذات پرده سوم را بنویسید. هیچ قانون فیلمنامه نویسی وجود ندارد که بگوید باید به ترتیب کار کنید!

اخیرا در یک پروژه سنگین فیلم بلندی شدیدا گیر کرده بودم. دیدگاه های مختلف را بررسی می کردم، صحنه های کنشی مختلف و انگیزه های شخصیت مختلف؛ حقیقتا از مسیر اصلی گم شده بودم! زمان مشخصی برای تحویل پروژه داشتم و به بلوک نویسنده دچار شده بودم. برای اینکه از بلوک نویسنده خالص شوم، تصمیم گرفتم فیلمنامه را برعکس بنویسم. با صحنه آخر شروع کردم که ضمیمه ای بر آخر فیلم بود. آنرا نوشتم و هدف خود را آن گذاشتم که به آن صفحات و صحنه برسم. بعد برگشتم و از جایی شروع کردم که به نظرم ابتدای پرده سوم فیلم بود و از آنجایی که با یک صحنه کنشمند اصلی شروع می شد، می دانستم بیشتر حاکی از مهارت نویسندگی است و بدون در نظر گرفتن بافت و پیش زمینه موضوع )پرده اول و دوم( می توان آنرا نوشت. همینطور که برعکس کار می کردم، ذهنم آزاد شد و بعد از چند روز دوباره به سمت جلو نوشتن را آغاز کردم. به جای از دست دادن صفحات و روزهایم، صحنه هایی را نوشتم و به دست آوردم که می دانستم باید آنجا باشند و به مرور زمان صحنه های پرکننده را اضافه کردم. به نظرم اغلب نویسندگان موافق باشند که هر روز نوشتن در پیشرفت شما اهمیت است. بلوک نویسنده می تواند این هدف را ترسناک کند، اما اگر مایل باشید موانع را دور بزنید، می توانید از پس آن بر بیایید.

۴ .به تعویق بیاندازید به شما می گویم که نوشتن را به تعویق بیاندارید و می دانم که می گویید که دارم چرت می گویم! اما لحظه ای با من همراه باشید. به تعویق انداختن می تواند سازنده باشد. من وقتی نوشتن را به تعویق می اندازم، خودم را با کارهای روزمره زندگی درگیر می کنم. لباس ها را تا می کنم، سگم را حمام می کنم و یا سریال Friends را تماشا می کنم. این کارها درنهایت کمک می کنند ریلکس و آرام شوم و شاید به یک نگاه و ایده جدید برسم.

مثل زمانی که درحال تماشای سریال Girl New بودم و ایده ای راجع به افراد دیوانه ای که با آنها به سر قرار می رویم به ذهنم آمد و پایلتوت )قسمت آزمایشی( سریالی را نوشتم که اکنون درحال توسعه و پیش تولید است؛ یا زمانی که تصمیم گرفتم به جای تمام کردن نوشتن یک سریال اینترنتی، یک کیک شش الیه ای درست کنم و درنهایت توانستم داستان افتادن تخم مرغ هایی که گرفته بودم را در جلسه پیچینگ )ارائه طرح( صبح روز فردا استفاده کنم! بهترین نویسنده ها، چیزهایی را که می توانند از زندگی خود می گیرند. قطعا شما نباید بگذارید به تعویق انداختن عادت همیشگی شود، اما بعضی مواقع بهتر است کوتاه بیایید و از فواید آن استفاده کنید تا اینکه دعوا کنید و خود را خسته کنید. به عالوه، تصور کنید می توانید خانواده یا هم اتاقی خود را با یک کیک شش الیه سورپرایز کنید!

۵ .حواس پرتی ها را از بین ببرید ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم و با تکنولوژی محاصره شده ایم. موبایل من با هر توئیت می لرزد. iTunes من به همه ی آهنگ ها دسترسی دارد و تلویزیونم من را صدا می زند. وقتی الزم باشد بنویسم، سعی می کنم کافی شاپی بدون وای-فای پیدا کنم و شروع کنم به نوشتن. موبایلم را خاموش می کنم، اینترنتم را قطع می کنم و فقط با کار کردن از بلوک نویسنده می گذرم. یکی از دوستانم حتی بر روی کامپیوتر خود یک اکانت الگین دارد که محدودیت های والدین بر روی آن فعال است و استفاده از اینترنت و پیام رسان را ناممکن می کند که کاری بسیار هوشمندانه است! فقط شمایید که می دانید چه چیزهایی آغازگر بدترین حواس پرتی هایتان هستند. یکی از بزرگترین مشکالت من، نوشتن در نزدیکی تختم است؛ دائما به دنبال بهترین موسیقی های بر روی iTunes می روم، جواب پیام هایم را می دهم و همینطور از سگم به عنوان حواس پرتی نهایی استفاده می کنم. برای خودتان یک عزلت نشینی برای نوشتن فراهم کنید. به یک کلبه بروید و یا یک مسافرخانه ارزان کرایه کنید. با تنهایی راحت باشید و توانبخشی الزم را در برابر بلوک نویسنده انجام دهید.

سخن پایانی برای گذشتن از بلوک نویسنده به عنوان یک نویسنده حرفه ای، بلوک نویسنده در تمام جنبه های این شغل به سراغتان می آید؛ چه برنامه تلویزیونی باشد، چه فیلمنامه نویسی و چه نوشتن متون تبلیغاتی، من همواره درحال رویایی و گذشتن از بلوک نویسنده هستم. کلید حل آن تشخیص این است که چه روشی برای شما کارآمد است و انجام آن روال درمان. وقتی بلوک نویسنده از راه می رسد، می دانم چطور با آن مبارزه کنم و امیدوارم اکنون شما هم بدانید.

ترجمه: فرزاد شهاب

منبع: NoFilmSchool