وصیت نامه نادر شاه کبیر

 

 

کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .

– هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است .

– لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم .

-برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم .

– گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند.

-کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم
فراموش نکنید که حفظ سلطنت به داشتن عصای سلطنت نیست بلکه مطمئن ترین و حقیقی ترین، حافظان آن دوستان وفا دارند و به دست آوردن این دوستان به زور میسر نمی شود، زیرا وفا ثمر نیکی است

اگر می خواهید به دشمنان زیان رسانید به دوستان نیکی کنید.

این بود گزیده ای از وصیت نامه بزرگ مرد تاریخ ایران “نادر شاه”