«نور درون، غلبه بر لحظات تردید» نوشته میشل اوباما

به قلم: غزل قربانپور

نمانامه: نور درون عنوان دومین کتابی است که بانوی اول سابق آمریکا نوشته است. نور درون نوشته میشل اوباما است که به دست بیتا قوچانی ترجمه شد و در سال ۱۴۰۱ در نشر سلماس به چاپ رسید. کتاب اول میشل اوباما با عنوان “شدن” با استقبال بی نظیری از سوی خوانندگان مواجه شد.
«نور درون» نیز همانند «شدن» خود زندگینامه است که به خوانندگان راهنمای عملی غلبه بر تردید و یاس را ارائه می دهد. میشل اوباما در کتاب «شدن» از تاثیر رفتار پدرش بر زندگی خودش مثالهایی می آورد. مثالهایی که به خواننده می آموزد چگونه در جامعه ای نژادپرست گلیم خود را از آب بیرون بکشد. در کتاب «نور درون» هم با بخشی از کودکی میشل اوباما رو به رو می شویم که در آن پدر الگویی برای استقامت معرفی می شود.
بیماری خود ایمنی پدر باعث می شود میشل نوجوان دریابد انسان موجودی شکننده است که هر لحظه امکان زمین خوردنش وجود دارد. اما همین انسان پس از به خود آمدن می تواند برخیزد و ان و خیزان به زندگی ادامه دهد و به اهدافش دست پیدا کند.
کتاب «نور درون» از دوران همه گیری کرونا سخن می گوید از وحشت مرگ و بلاتکلیفی انسان در این دوره! از هراس فلج کننده ای که ناشناخته ها ایجاد می کنند.
میشل در جعبه ابزارش راهی برای غلبه به این ترس پیدا می کند: بافتنی کردن! بافتنی همان کار کوچک و بی اهمیتی است که ذهن میشل را از کارها و جنجالهای بزرگتر منحرف می کند.
میشل اوباما می بافد تا فراموش کند دونالد ترامپ که یک نژاد پرست است پابه کاخ سفید گذاشته! می بافد تا فراموش کند تمام قرارهای کاری اش بخاطر همه گیری کنسل شده است. او می بافد تا فراموش کند برای جلساتی که از طریق ویدئو و به صورت غیر حضوری برگزار می شوند چقدر از تشویق حضار خالی است.
در کتاب نور درون با ده تکنیک برای غلبه بر ترس و تردید آشنا می شویم. از آغاز مهربانانه ( نادیده گرفتن نخستین فکر منفی ای که پس از بیدار شدن به ذهنمان می رسد.) تا شادی بخشیدن به دیگران.
این کارها آنقدر کوچک هستند که دست یافتنی و آسان به نظر می رسند و آنقدر موثرند که ترس ها، ناکامی ها و نقص ها را خلع سلاح می کنند. میشل اوباما در فصلی از کتاب در مورد نابرابری نژادی در دانشگاه محل تحصیل می نویسد. از دید میشل تمام دانشجویان آن دانشگاه او زا به خاطر رنگ تیر پوستش زیر ذره بین قرار می دهند و این موضوع تمام ذهن را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
آسیب های که می بینیم به ترس های ما بدل می شوند و ترسهای ما محدودیت ها را می سازند. شکستن این چرخه اصلا آسان نیست به خصوص اگر قربانی تبعیض باشد.
اما در ادامه میشل راهکاری برای ترسهای این چنینی ارائه می دهد: تمرکز کردن بر چیزهای کوچک! چیزهای کوچک این پتانسیل را دارند که به ابزاری برای بهتر دیده شدن خودتان بدل شوند. آنها باعث می شود تا ثابت قدم تر باشید. میشل اوباما در این کتاب در مورد هدف گذاری و رویاپردازی به تاثیر الگوها اشاره می کند. او در کتاب نور درون می نویسد: «به خاطر نمی آورم در دوران کودکی ام حتی یک بار ورزشکار زن سیاه پوستی را در تلویزیون دیده باشم»
این موضوع برای میشل که با قد بلندش می توانست ورزشکاری بنام شود از آن جنبه حائز اهمیت است که نتوانسته بود الگوی مناسبی را برای خود تداعی کند.
«در زندگی رویاپردازی درباره چیزی که قابل دیدن نیست دشوار است»
با وجود نقاط قوت فراوان «نور درون» اما این کتاب به اندازه «شدن» قدرتمند و شناخته شده نیست. اولین کتاب میشل اوباما یکی از بهترین خودزندگی نامه های سیاسی ای است که تا به حال نوشته شده است. کتابی که زندگی سیاه پوستان و به طور شاخص زنان بارز سیاه پوست را به خوبی نشان می دهد. بنابراین اینکه کتاب «نور درون» به جایگاه رفیع کتاب «شدن» نرسید بیشتر حکایت از کیفیت متمایز کتاب “شدن” دارد تا نقص کتاب «نور درون»
از کتاب «نور درون» چندین ترجمه در بازار کتاب ایران موجود است, اما ترجمه خانم بیتا قوچانی ترجمه ای روان است که می تواند شاه کلیدهای متن کتاب را به آسانی در اختیار خواننده قرار بدهد. «نور درون» دومین کتاب نوشته میشل اوباما است که به دست بیتا قوچانی ترجمه شد و در سال ۱۴۰۱ در نشر سلماس به چاپ رسید.