نقد فیلم درخت گردو؛ از «ستایش جنگ» به «در رثای صلح»!

به قلم: علی پاکزاد

پایگاه خبری نمانامه: درخت گردو بیشتر از اینکه سوژه را بپردازد، یک محتوای ایدئولوژیک و تاریخی را که کارگردان تا همین دیروز حاملش بوده به محاکمه می نشیند، رهایش می کند و تک و تنها می نشیند در طاقچه انسانیت. ماجرای دگردیسی یک کارگردان که گره می خورد به ساخت فیلمی در خصوص یک بمباران شیمیایی مهجور مانده در طول تاریخ بدون اشاره به خاستگاه جنگ و حتی معرفی دوست و دشمن.گویی فیلمهای سابق برای معرفی مهدویان قدری کوچک بشمار می آیند. او حالا گریبان دریده است و از انسان حرف می زند. انسانی که مظلوم واقع شده است، مظلوممانده است و مظلوم می میرد.بمباران بهانه است، مظلومیت در طول تاریخ گسترش یافته است. این ” رنج بی پایان ” آدمیان را آیا پایانی هست؟ فیلم مستندی است از یک جغرافیای اجباری.
قادر مولان‌پور کارگر ساده ای از جنس همه مردم و نژاد کرد است که با اینکه اکثریت جامعه اند اما اقلیت محسوب می شوند و در چرایی جنگها مانده اند و از تمام دنیا یک زندگی ساده و بی پیرایه می خواهند که آنهم از ایشان دریغ می شود.
او هر چه می کند، هر چه می دود، دست اجل از او بالاتر و سریع تر است. او نمی داند به کدامین گناه؟ و تا آخر هم نمی داند به کدامین گناه؟ و مهدویان هم نمی گوید به کدامین گناه؟
مهدویان از نظامی گری دست شسته است. ازسفارشی ساختن. از دل در گرو این نهاد و آن موسسه داشتن. او آرام آرام مستقل شدن را آموخته است. هر چند اطرافیان وتهیه کننده اش هنوز مناسباتشان، بر ساخت یک اثر هنری و انسانی می چربد و آوردن برخی هنرپیشه ها که محلی از اعراب ندارند برای عاقبت گیشه داری شان است و بس.
مهدویان این بار خودش را حذف کرده است. بلوغ او به پایان دوره ماموریت برای وطنم رسیده و حالا در سر شور جهان وطنی دارد. فیلمی می سازد از رنج دائمی مردمی که نهایت افقشان کولبری در سرزمینی است که کسی دغدغه شان را ندارد. مهدویان دیگر نه به دنبال جنگ و انتقام کشیدن و چربیدن وظیفه بر اعتقادات و سلاح کور بودن که بدنبال آرمانی انسانی است. آرمانی که شاید در وطن زخم باشد و ناخوان ، اما در جهان معاصر پر از مشوق است. اگر پیمان معادی خوش می درخشد هم چهره ای بین المللی است .
اوتعمدا دشمن و دشمنان را نشان نمی دهد. حتی از ملی گرایی وطنی هم سراغی نمی گیرد. این بار او فقط به قرائت رنجنامه مردم کفایت کرده است. روضه خوانی برای خلق کرد! یک زمان شیمیایی و حالا کولبری. محرومیت در ادامه محرومیت.
.