فیلم مستند آسوده بخواب کورش

در این مراسم، پس از اکران مستند، مهدی مستوفی تهیه‌کننده آن صحبت کرد و گفت: نسخه VOD و فروش اینترنتی این مستند از فردا آغاز خواهد شد. البته نمی‌خواستیم که بین رونمایی و عرضه مستند فاصله بیفتد اما مسائلی پیش آمد که باعث شد کار دیرتر برسد. باید بگویم که در تیزر این مستند که پیش از این منتشر شده بود، تصاویری را دیدید که در مستند امروز وجود نداشت. این موضوع ممکن است شائبه‌هایی را به وجود بیاورد. باید توضیح بدهم و بگویم تصاویر آقای اردشیر زاهدی و مصاحبه‌ای که از ایشان گرفته شده بود، به دلیل اتفاقاتی که در ۲۴ ساعت گذشته رخ داد، این تصاویر را بیرون بیاوریم و دلیل این که نسخه VOD  نیز امروز نرسید همین بود.

وی ادامه داد: البته تلاش ما این است که در فروش اینترنتی، نسخه اولیه آن را ارائه بدهیم که از سایت سینما مارکت منتشر خواهد شد. همچنین شبکه سه قولی برای پخش این مستند دادند که امیدوارم محقق شود. در مورد این مستند خیلی می‌شود حرف زد که چرا آن را ساختیم و چه بازخوردهایی گرفتیم اما یکی از مهم‌ترین دستاوردها برایمان معرفی یک کارگردان مستعد و جوان بود که در آینده بیشتر از او خواهیم شنید.

در ادامه این مراسم هوشنگ طالع صحبت کرد و گفت: آنچه در مورد بحرین اتفاق افتاد امروز در مورد دریای مازندران در حال اتفاق افتادن است. دریای مازندران به پایه ۴ قرارداد معتبر و قانونی یعنی ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان دولت شاهنشاهی ایران و اتحاد جماهیر شوروی به صورت مساوی تقسیم شده است. در این قرارداد صحبت از سویه است که امروز به آن۵۰-۵۰ می‌گویم. در حقیقت به غیر از ۱۰ مایل ساحلی که برای ماهیگیری کشورها در نظر گرفته شده است، ایران و شوروی مالکیت این دریا را به صورت مساوی برخوردار هستند. در سال ۱۳۷۰ شوروی فروپاشید و ۱۵ پهنه سیاسی به وجود آمد که چهار تای آن دارای کرانه در دریای مازندران است. بر اساس معاهده‌های نیس و  آلماتی این کشورها به عنوان میراث خواران شوروی اعلام کردند که همه قراردادها و تعهدات او از جمله قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ را می‌پذیرند. حال با وجود اینکه ۴ قرارداد مهم را داریم، آماده می‌شویم تا از حقوق ۵۰ درصد خود صرف‌نظر کنیم. به نظر می رسد که عبرت تاریخی و درس خود را خوب نیاموخته‌ایم و اگر امروز هم غفلت کنیم دریای مازندران از دست رفته و چهل سال بعد مستوفی نام دیگری، سوگی نشان داده و اشک در چشمان ما حلقه می‌زند. 

سپس، پرفسور سید حسن امین صحبت کرد و گفت: دلیل عمده مشارکت من و آقای هوشنگ طالع در این فیلم مستند عشق به ایران، تعهد و احساس مسئولیت به حفظ تمامیت ارضی این کشور و یکپارچگی آن است. آنچه در این فیلم مستند کامل نشان داده شد این است که بدون اجماع شهروندان ایرانی، بدون موافقت کارگزاران نظام سلطنتی محمدرضا شاه و بدون دلخواه وزیر امور خارجه وقت تصمیمی در باب انتزاع بحرین گرفته شد که از نگاه من نامی به جز خیانت بر آن نمی توان نهاد. حداقل قضیه این بود که این مسئله با آزادی تمام در دید نمایندگان منتخب مجلس قرار می‌گرفت و بدون ترس، آنچه که در دل داشتند را مطرح می‌کردند. این موضوع در حالی است که ما می‌دانیم کسانی که به این مسئله اعتراض کردند، در معرض خطر قرار گرفته و به زندان افتادند.

وی ادامه داد: حکمرانی کار خطایی را انجام داد. حالا سوال این است که چرا شهروندان، مردم، مراجع تقلید، هنرمندان و غیره ساکت شدند و حرف نزدند. مگر می‌شود سی و چند میلیون نفر ترسو باشند. من کتابی به نام «بحرین پاره ای از ایران» را نوشته و در آن به اندازه توان علمی خودم با دادن سند و مدرک عیب این کار را اثبات کردم. یکی از نکاتی که در این کتاب آمده بود این بود که چرا ملت ایران حرف نزدند؟ امروز هم باید از مردم خود انتظار داشته باشیم که در مورد سرنوشت خود و آیندگان خود تصمیم بگیرند و حرف بزنند.

امین بیان داشت:ما با زدن این حرف‌ها مورد هجمه افراد خیلی زیادی واقع خواهیم شد. کسانی که آن روزگار را ندیده‌اند اما دهه ۵۰ را دهه طلایی دانسته و هرکس علیه آن حرف بزند با او برخورد می‌کنند. ممکن است آنان با زدن این حرف بگویند که شما طرفدار این حاکمیت هستید و عقده‌ای از آن حکومت دارید اما باید بگویم که ما طرفدار حق و حقیقت هستیم. اکنون نیز اگر دستان شما به نمایندگان مجلس می‌رسد، به آنان بگویید که پای این قانون را امضا نکنند.

این کارشناس در مورد تاثیر آمریکا و انگلیس بر جدایی بحرین از ایران گفت: شاه ایران از بریتانیا بسیار خائف بود چرا که دیده بود پدرش را آورد و سپس به راحتی بردند و اگرچه خوشش می‌آمد که گاهی تظاهر به استقلال کند اما وقتی به او گفتند که برو؛ نگفت اینجا مملکت من است و به راحتی رفت. از طرف دیگر آمریکا به شاه گفته بود که اگر بخواهید در خلیج فارس کاری همانند اروند را بکنید می‌آیند و تاج و تخت شما را از بین می‌برند. بنابراین اینگونه شد که شاه کوتاه آمد. نکته جالبی که وجود دارد این است که رژیم سابق، جدایی بحرین را چهار میخ کرد و در چندین نهاد بین‌المللی آن را ثبت نمود اما در مورد بازپس‌گیری سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی چنین اتفاقی نیفتاد و همین مسئله باعث شد که بعداً عراق و لیبی علیه آن شکایت کند.

در بخش انتهایی این مراسم خسرو معتضد صحبت کرد و گفت: خوشحالم که در این فیلم تابو شکست و سراغ اساتید جدیدی رفتید چراکه در مورد بحرین باید علمی صحبت کرد. در مورد بحرین و وقایع آن، چیزی که نسل امروز فکر می‌کند نیست و ماجرا چیز دیگری است. باید بگویم که بحرین در سال ۱۸۲۰ از ایران جدا شده بود چرا که ما در آن زمان نیروی دریایی قوی نداشتیم. البته در زمان صفویه، بحرین یک بار دیگر از ایران جدا شده و به  پرتغال پیوسته بود که البته بعدا پس گرفته شد.

وی ادامه داد: ما در قرن نوزدهم مشکلات زیادی داشتیم. در ابتدا با امپریالیسم و سپس با دولت عثمانی وارد جنگ شدیم و سپس با انگلیسی که در آن زمان بسیار قدرتمند شده بود درگیر شدیم. بنابراین ما اکثراً با همسایه‌های شمالی خود درگیر بودیم و جنوب رها شده بود. همین مسئله باعث شد تا نیروی دریایی ما از بین برود و انگلیسی‌ها درسال ۱۸۲۰ بحرین را از ایران جدا کردند. با این حال، در سال ۱۳۳۴ ایران وارد پیمان بغداد شد و انگلیسی‌ها وعده دادند که ما در مورد بحرین مطالعه کرده و آن را به ایران باز خواهیم گرداند. در سال ۱۳۳۶ بحرین به عنوان استان چهاردهم ایران انتخاب شد در حالی که تنها اتفاق مثبتی که رخ داده بود این بود که دو صندلی در مجلس برای آن گذاشتند. جالب است که در آن زمان همه روزنامه‌ها خوشحالی کردند و از پیروزی بزرگ حرف می‌زدند. در سال ۱۳۴۹ در حالی که شاه می‌‌دید دیگر نمی‌تواند بحرین را به دست بیاورد، سراغ  باز پس گیری جزایر ۳ گانه رفت. به نظرم این استخوان باید لای زخم می‌ماند چرا که نفت فلات قاره را داشت. آنقدر که ما آسان بحرین را از دست دادیم هیچ کشوری از دست نداد.