فلسفه سلام و دیدگاههای عامیانه نسبت به آن!

به قلم: پروفسور سید حسن امین

پایگاه خبری نمانامه: این ادعا که سلام به معنی تسلیم باشد و پس از حمله اعراب به ایران، ” عجم ” ملزم به اعلان آن به منظور اعلام تسلیم شده باشد، نادرست و بی پایه است به این دلایل:
١. اگر این روایت درست باشد، باید فقط یک ” عجم ” در برخورد با یک عرب، با بر زبان آوردن واژه سلام، تسلیم خود را به یک عرب اعلام کند! در حالی که به شهادت هزاران متن تاریخی و ادبی و روایی اعراب هم که به هم می رسیدند، همین واژه را به کار می برده اند.
٢. نوعا در زبان عربی و تا همین اواخر در زبان محاوره فارسی لفظ سلام به طور خشک و خالی ذکر نمی شد بلکه به دنبال آن واژه علیکم هم بر زبان می آمد: سلام علیکم / السلام علیکم ( سلام / درود بر شما )!
حال آن که اگر واژه سلام به معنی تسلیم باشد، واژه علیکم اینجا صد در صد غلط است.
٣. اگر سلام به معنی اعلام تسلیم باشد، علی القاعده فقط باید تسلیم شونده ( در اینجا ” عجم ” ) أن را اظهار کند، در حالی که به حکم سنت مسلم انکار نشدنی وقتی که کسی به مخاطب خود سلام کند و بگوید؛ سلام علیکم، مخاطب هم ملزم است جواب دهد که : و علیکم السلام! در صورتی که تسلیم یک طرفه است و نه متقابل.
۴. در احکام اسلام أمده است که سلام مستحب است و جواب آن واجب. پس این حکم شرعی هم با یک طرفه بودن سلام به معنی اعلام تسلیم مغابر است.
۵. در پایان نمازهای روزانه هر نماز گزار اول بر پیامبر سلام می کند و بعد بر خودش و می گوید : السلام علینا و علی عباد الله الصالحین : سلام بر ما و بندگان صالح خدا! أیا شخص خودش به خودش تسلیم می شود؟
۶. شواهد ادبی در پارسی و تازی برای این که سلام به مخاطب به معنی اعلام تسلیم نیست، هزاران هزار است و نیاز به تکرار ندارد. محض حسن ختام به یک بیت پارسی و یک بیت تازی استشهاد می شود؛
سلامی چو بوی خوش أشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
سلام من الرحمن نحو جنابکم
فان سلامی لا یلیق ببابکم
والسلام نامه تمام

سید حسن امین
جاده سراب به تبریز
۶ مهر ١۴٠٠