سینمای استراتژیک و تولید سوژه‌های روز

پایگاه خبری نمانامه: «خروج» و «روز بلوا» از فیلم‎های مهم سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر هستند که با سرمایه‌گذاری سازمان سینمایی اوج ساخته‎ شده‌اند. فیلم «خروج» بیستمین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا و «روز بلوا» چهارمین فیلم بهروز شعیبی است. داستان خروج درباره زندگی گروهی کشاورز پنبه‌کار شهرستانی است که محصول‌شان بر اثر بارش شدید باران، آب خورده و وعده‌هایی که توسط دولت به آنها داده شده پوچ درآمده‌ است و این کشاورزان تصمیم می‌گیرند که برای اعتراض به وضعیت‌شان و احقاق حق خود به سمت پایتخت حرکت کنند.

داستان «روز بلوا»ی شعیبی نیز درباره یک استاد دانشگاه خوشنام است که به عنوان مجری تلویزیون در نزد افکار عمومی شناخته شده است و ناگهان توسط پلیس با اتهام‌ جدی فساد اقتصادی مواجه می‌شود که خود و خانواده‌اش را در موقعیت پیچیده‌ای قرار می‌دهد.

«خروج» و «روز بلوا» یک درام اجتماعی-اعتراضی هستند که در خروج ساختار و وعده‎های شعاری و انتخاباتی دولتمردان پیش و بعد از انتخاب شدن از نگاه مردم نقد می‎شود و در این فیلم از نگاه مردم مطالبه‌گری صورت می‎گیرد و بهروز شعیبی نیز در آخرین اثر خود نسبت به برخی از مشکلات اقتصادی موجود در کشور معترض است.

این دو فیلم علاوه بر داشتن سرمایه‎گذار مشترک، در اعتراض نسبت به ناکارآمدی‎ها و نارسایی‎های نهادهای سیاستگذار و تصمیم‎گیر و نهادهای نظارتی نیز مشترک هستند. به عبارت دیگر «اعتراض» به وضع موجود نقطه مشترک درام اجتماعی ابراهیم حاتمی‎کیا و بهروز شعیبی در این دو فیلم است. حاتمی‎کیا و شعیبی در خروج و روز بلوا در دفاع از حق مردم در برابر عناصر قدرت به پا خواستند، و این قاب از قاب‎های نادر در سینمای ایران است که در خروج، اعتراض به سیاست‎های تاثیرگذار بر زندگی مردم بر روی پرده سینما به رسمیت شناخته می‎شود و در روز بلوا نیز نسبت به سوءاستفاده و ویژه‌خواری اقتصادی انتقاد می‎شود. این‌درحالی است که عموماً سینمای ایران با درام اجتماعی و پرداخت به مسائل خانواده تعریف می‎شود و خانواده و مسائل درون و پیرامون آن مقدار قابل توجهی از فیلم‎های سینمایی ایران را هر سال تشکیل می‎دهد، اما آنچه در این درام‎های اجتماعی می‎بینیم همیشه به لحاظ دربرگیری موضوعات و مسائل و مشکلات مطرح شده در آنها برای عموم مردم جامعه، مورد نقد قرار می‎گیرند. بیشتر این نقدها از این زاویه است که مشکلات مطرح شده در این فیلم‎ها شُمولیت ندارد و فیلمساز مسائل و دغدغه‎های شخصی و پیرامونی خود و اطرافیانش را به تصویر کشیده است و تعمیم این فیلم‎ها به کلیت جامعه ایران «سیاه‌نمایی» است. وجه دوم این ماجرا نیز آن است که فیلمساز با داشتن نگاه «خوشبینانه» و سفیددیدن تمام مسائل اجتماعی ایران، بی‎مسئله و بی‎مشکل باشد که نتیجه آن نیز به نوعی پس زدن اثر توسط مخاطبان است.

البته ورود به سینمای «واقع‌گرا» و مسئله‌محور نیز با مشکلات جدی روبه‎روست. درحالی‌که سینمای واقع‌گرایانه می‌تواند فارغ از نگاه سیاه‎نما و خوشبینانه، متعهدانه نقاط مثبت و منفی جامعه ایران را بیان و نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌های نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‏‎گیر نظام را بدون زیر سوال بردن کلیت آن به تصویر بکشد و اقبال و توجه مردم را با خود همراه کند.

«خروج» و «روز بلوا»، علاوه بر مهم بودن به لحاظ فنی و سینمایی -چراکه توسط دو فیلمساز شناخته شده سینمای ایران ساخته شده‌اند-، به لحاظ موضوع و نگاه نقادانه و واقع‎بینانه نسبت به ناکارآمدی و نارسایی‎های نهادهای تصمیم‎گیر و نظارتی کشور نیز مهم هستند و باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند. حاتمی‌کیا و شعیبی در این دو اثر از مدیوم تاثیرگذار سینما به دنبال احقاق حق مردم و اعتراض به ناکارآمدی و نارسایی‎های نهادهای تصمیم‎گیر و نظارتی برخواستند و خوبی این نوع اعتراض و بیان این است که مورد سوءاستفاده دشمنان خارجی و فرصت‎طلبان داخلی قرار نمی‎گیرد و بدون اینکه ساختار و کلیت نظام نیز تحت‌تاثیر قرار بگیرد و فضای امنیتی بر کشور حاکم شود، کمی از بار و فشار روانی مردم که حاصل از نگفتن و نشنیدن بی‌عدالتی‎ها و تبعیض‎هایی که به آنها رفته است، بر زمین گذاشته می‎شود و جامعه از خشونت برای گرفتن حق خود دوری می‎کند.

مردم این وضعیت را نمی‌خواهند، ولی نمی‎توانند در این زمینه کار چندانی انجام دهند، کاری که علاوه بر تاثیرگذار بودن مورد سوءاستفاده دشمنان هم قرار نگیرد. لذا سینمای واقع‎گرایانه می‎تواند راه‎حل مهمی برای خروج از بن‎بست‎های اجتماعی و کم کردن فشارهای ناشی از نارسایی‎های ساختاری نهادهای برساخته از قدرت را فراهم کند. اگر روزی سینمای استراتژیک به معنای تولید آثاری در ژانر دفاع مقدس بود و اگر در چند سال اخیر سینمای استراتژیک به معنای تولید آثاری در ژانر تاریخی بود که باید برخی از نقاط تاریک تاریخ را دوباره برای مخاطب نسل امروز به تصویر می‌کشیدند، می‌توان این‌گونه از آثار را سینمای استراتژیک امروز دانست. آثاری که مصادیقی از سینمای واقع‌گرایانه هستند که خلاء آن در کلیت سینمای ما به چشم می‎آید و باید راه را برای باب شدن و ورود سینماگران دیگر به این نوع از سینما بازتر و سهل‎تر کرد. سینمایی که قرار است راوی صادق حرف مردم باشند؛ شفاف و صریح اما بدون سیاه‌نمایی مرسوم برخی از آثار اجتماعی.

به قلم: محمد محققی