سفر تاریخی «رابیندرانات تاگور» به ایران!

□   در سال ۱۳۱۱ شمسی، دولت ایران از رابیندرانات تاگور، شاعر و فیلسوف مشهور هندی، دعوت کرد تا به ایران مسافرت نماید. تاگور با قبول این دعوت، روز بیست و پنجم فروردین‌ماه آن سال از راه بوشهر وارد ایران شد و تا هنگام مراجعت به هندوستان که قریب چهل روز طول کشید، مهمان دولت ایران بود. شرح این مسافرت تاریخی را دانشمند و استاد فقید دکتر عیسی صدیق در جلد دوم خاطرات زندگی خود که یادگار عمر نام دارد، نگاشته است.

بنابر نوشته‌ی وی، تاگور در مدت اقامت خود در ایران، از آثار تاریخی شهرهای اصفهان و شیراز بازدید کرد و چند سخنرانی در وزارت فرهنگ و انجمن ادبی ایران و کالج البرز ایراد نمود که بسیار مورد توجه و تحسین حضار واقع گردید. سپس به مناسبت هفتاد و دومین سال تولد وی، از طرف هیأت دولت و انجمن ادبی ایران به نحو شایسته‌یی از شخصیت جهانی و مقام علمی وی تجلیل شد. تاگور در سی‌ام اردیبهشت‌ماه ۱۳۱۱ خاک ایران را به قصد هندوستان ترک کرد و در سال ۱۳۲۰ شمسی در هشتاد سالگی در زادگاه خود جهان را بدرود گفت.

در مدت اقامت تاگور در ایران، عده‌یی از علما و دانشمندان سرشناس ایرانی نیز با وی ملاقات کردند، از جمله‌ی علمای مزبور، یکی هم استاد فقید ابوعبدالله زنجانی، پدر نگارنده و مؤلف کتاب مشهور تاریخ‌القرآن بود. تاگور ضمن آشنایی با آن مرحوم، جمله‌ی حکمت‌آمیزی هم در چند سطر به زبان انگلیسی در دفتر یادبود ایشان نگاشته که تصویر متن آن به خط و امضای تاگور و ترجمه‌ی فارسی آن به خط و انشای مدیر دانشمند مجله‌ی حافظ به‌نظر خوانندگان ارجمند می‌رسد.

این نکته را هم باید اضافه کرد که دو قطعه عکس جالب از مسافرت تاریخی تاگور به ایران هم در دست است که یکی عکس تاگور را با جمعی از استادان و دانشجویان مدرسه‌ی عالی حقوق و دومی عکس فیلسوف هندی را با عده‌یی از دانشمندان و نویسندگان مشهور معاصر ایرانی مانند عباس اقبال و ملک‌الشعرای بهار و علی دشتی و… نشان می‌داد. برابر توضیحات دکتر محمدحسن گنجی، استاد ممتاز دانشگاه تهران، از جمله‌ی افرادی که در آن عکس دیده می‌شوند، محسن اسدی بیرجندی‌ست که در ایام توقف تاگور در ایران، در تمام سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های تاگور مترجم رسمی وی بوده است.

در خاتمه به‌مناسبت نامی که از استاد ملک‌الشعرای بهار به میان آمد، متذکر می‌گردد آقای سید ابوالفضائل مجتهدی که خویشاوندی نزدیکی با یک‌دیگر داریم و مرد فاضل و دانشمندی هستند و پس از پیروزی انقلاب مدتی هم سفیرکبیر ایران در هندوستان بودند، چندی قبل پس از ملاحظه‌ی خط و امضای تاگور، یک بیت شعر ملک‌الشعرا درباره‌ی تاگور را به یاد آورده و قرائت کردند که با تشکر از ایشان به‌عنوان حسن ختام، پایان‌بخش این مختصر قرار می‌گیرد. ملک‌الشعرا در وصف تاگور چنین گفته است:

چشم من از دیدن او نور دید

راضیم از دیـده کو تاگور دید