درباره فیلم «مغز استخوان»/ ایده‌ای که در جهت درستی قرار نمی‌گیرد!

افشین علیار
پایگاه خبری نمانامه: در «مغز استخوان» نه تنها از امید و امیدواری به عنوان یک عنصر مهم استفاده نشده بلکه فیلمساز با خدشه دار کردن شرعیات می‌خواهد فیلمش را جلو ببرد. حمیدرضا قربانی سعی کرده فیلمی درباره جایگاه مادر بسازد، اما این جایگاه در فیلم او آنقدر دستمالی می‌شود که نمی‌توانیم باور کنیم مادر برای زنده ماندن بچه خود حاضر است کار بی‌منطقی را انجام بدهد.
.
ایده فیلم می‌توانست در جهت درستی قرار بگیرد، اما کارگردان بستر سازی مناسبی برای فیلمش انتخاب نمی‌کند و اساسا قالب اثر از مقطعی به بعد لنگ می‌زند. قربانی چنان تحت تأثیر موقعیت فیلمش قرار گرفته که فراموش کرده مخاطب از جایی به بعد می‌تواند پایان فیلم را حدس بزند.
.
اگر چه گره‌افکنی می‌تواند از بخش‌های مهم این فیلم محسوب شود، اما زمانی که این گره یا گره‌ها از کارکرد منطقی برخوردار باشند فیلمساز می‌تواند برای فیلمش روایت استانداردی تدارک ببیند.
.
فیلمساز سعی کرده در کنار مادر قرار بگیرد مادری که با فداکاری‌اش می‌خواهد کاری را انجام بدهد که از آن بیزار است، اما این فداکاری با تقلبی که مادر انجام می‌دهد به بافت شخصیتی‌اش آسیب رسانده است.
.
سحر عصرآزاد
«مغز استخوان» فیلمی که موضوع آشنای اجبار یک زوج طلاق گرفته را برای رجوع به جهت امکان بهبود فرزندشان، محور کار قرار داده است. موضوعی که محور فیلم‌ها و سریال‌هایی قرار گرفته که نمونه خوب آن، سریال «دیگری» مرجان اشرفی‌زاده است.
.
طبعاً این سوژه آنقدر چالش برانگیز است که بتوان با نگاه‌های متفاوت و از زوایای مختلف به آن پرداخت که نگاه نویسنده و کارگردان «مغز استخوان» می‌تواند یکی از آنها باشد، اما مشکل از جایی ایجاد می‌شود که آنها برای خلق یک درام پرتنش به جهت رویدادهای بیرونی که پیش‌برنده درام باشد و در عین حال پیچیدگی موقعیت را افزون کند، خط قصه‌ای را طراحی کرده‌اند که با همه جزئیات و پرداخت نمی‌تواند مکمل خط اصلی شود و به همین جهت کلیت قصه پیوستگی دراماتیک پیدا نمی‌کند.
.
هر چند خط تلاش پسر جوان برای رفع اتهام از برادرش قرار است چهره تخت پدر بچه را شکسته و با ابعاد جدیدی مواجه کند تا شخصیت او را بسط دهد، اما این پرداخت تنها در فینال منجر به کنشی می‌شود که اتفاقاً باورپذیری ندارد. همین عدم تأثیرگذاری خطوط قصه بر هم در باورپذیری فینال مشخص می‌کند این دو خط مکمل هم نشده‌اند و فیلم در نامشخصی و هاله‌ای از ابهام که ویژگی مثبتی نیست، متوقف می‌ماند.