تعریف  از ادبیات عامه پسند چیست؟

پایگاه خبری نمانامه: درباره ادبیات عامه پسند، تعریف آن، معیارها و عناصر این ادبیات مفصل گفته شده است.  ولی بسیاری از نویسندگان موضع گیری بسیاری از منتقدان و طرفداران ادبیات جدی در برابر ادبیات عامه پسند را تائید می کنند و معتقد هستند به جای سرکوب ادبیات عامه پسند، باید نویسندگان ادبیات جدی به ادبیات عامه پسند توجه کنند و چیزهایی از آن یاد بگیرند. مثلا باید ببینند ادبیات عامه پسند از چه ابزارهایی استفاده می کند که می تواند مخاطبان زیادی داشته باشد.

 

برخی نیز معتقد هستند ادبیات عامه پسند را باید کم کم به سمت ادبیات جدی سوق داد. و در پاسخ به اینکه کدام عنوان را برای ادبیات عامه پسند مناسب تر می دانید؛ ادبیات عامه پسند، داستان های پاورقی، رمان های عشقی یا کتاب های زرد؟

در جواب می گویند بین اسم هایی که به کار بردید، به گمانم ادبیات عامه پسند کامل تر است. چون ادبیات عامه پسند تعریفی جامع تر است که می تواند عاشقانه باشد یا نباشد. مثلا یک داستان پلیسی یا یک داستان علمی و تخیلی هم در گروه ادبیات عامه پسند قرار می گیرد.

 

تعریف  از ادبیات عامه پسند:

 

ادبیات عامه پسند ادبیاتی است که گفتمان غالب را تثبیت می کند. این ادبیات روی عناصری مثل عشق، زندگی، وفاداری و مسائلی از این قبیل تاکید و این عناصر را باز تولید می کند. مشخصه دوم این ادبیات، تکرار عادت هاست. یعنی آنچه را با فرهنگ و باورها آشناست دوباره تکرار می کند. سومین مشخصه ادبیات عامه پسند این است که به جای عقلانیت، بر احساسات تمرکز و توجه دارد. یعنی این ادبیات بیش از منطق، احساسات مخاطب را هدف قرار می دهد و تعریفی سطحی از مسائلی چون عشق و ارتباط بین دو انسان غیر همجنس را ارائه می دهد.

 

مخاطبان ادبیات عامه پسند:

 

مخاطبان ادبیات عامه طبیعتا کسانی هستند که ادبیات را برای سرگرم شدن و لذت بردن دنبال می کنند. البته این بد نیست که کسی ادبیات را صرفا برای تفریح و سرگرمی دنبال کند و نخواهد در ادبیات با چالش مواجه شود.

 

پس نمی توان برای مخاطبان ادبیات عامه پسند سن و سال مشخصی را در نظر گرفت؟

 

نه. مخاطب این ادبیات هم خانم های خانه دار هستند، هم خانم های مسن، هم جوانان شانزده تا بیست ساله.

 

عناصر و مشخصات مشترک میان همه آثار عامه پسند:

 

یکی از المان های مشترک در همه آثار عامه پسند، اطناب است. یعنی یک کتاب ۴۰۰ صفحه ای را می توان در ۲۰۰ صفحه نوشت. البته این به ناشران کتاب های عامه پسند هم برمی گردد که فکر می کنند هر چه کتابی تعداد صفحاتش بیشتر باشد، پیچیدگی های بیشتری دارد و بهتر فروش می کند. دومین المان مشترک، تکیه بر احساسات سطحی انسان ها در گفتمان تثبیت شده است. مثلا عاشق شدن چیست و چه نکات منفی و مثبتی دارد. البته این المان داستان های عامه پسند ارزش مطالعات فرهنگی دارد تا در آنها مشخص شود باورهای یک جامعه چیست. یکی دیگر از مهم ترین اشتراکات آثار عامه پسند عنصر تعلیق است. در این عنصر از همان «بعدش چی شد؟» که در قصه های قدیمی وجود داشت، استفاده می شود.

 

منتقدان موضع گیری های بسیار تندی درباره ادبیات عامه پسند دارند. آنها معتقدند این ادبیات اثرات مخربی برای مخاطبانش به بار می آورد.  ادبیات عامه پسند در هر جامعه ای، چه ایران، چه کشورهای اروپایی و چه آمریکا، وجود دارد. تا زمانی که تقاضا وجود دارد، ادبیات عامه پسند هم عرضه می شود. ادبیات عامه پسند هم مانند دیگر کالاها از نظام سرمایه داری عرضه و تقاضا تبعیت می کند.

 

چرا ادبیات جدی و نویسندگان ادبیات جدی این قدر در برابر ادبیات عامه پسند و نویسندگان ادبیات عامه پسند جبهه گیری می کنند؟

 

نویسندگان ادبیات جدی باید به ادبیات عامه پسند توجه کنند و چیزهایی از آن یاد بگیرند. مثلا باید ببینند ادبیات عامه پسند از چه ابزارهایی استفاده می کند که می تواند مخاطبان زیادی داشته باشد یا در ادبیات عامه پسند چه موقعیت هایی خلق می شود که برای مخاطب و خواننده جذاب است. نویسندگان ادبیات جدی باید از این ابزارها در آثارشان استفاده کنند تا بتوانند از حیث مخاطب نیز موفقیت داشته باشند. ادبیات عامه پسند را نباید سرکوب کرد. بلکه باید گفت ادبیات عامه پسند وجود دارد و کار خودش را می کند و ما فقط می توانیم وجهه انتقادی خود را در برابر آن حفظ کنیم. از طرف دیگر نباید بگوییم چون ادبیات عامه پسند مخاطب زیادی دارد، پس ادبیات خوبی است. هر چیزی که مشتری زیادی داشته باشد، لزوما خوب نیست. باید آسیب شناسی کرد در ادبیات عامه پسند کدام عناصر روی عواطف سطحی تاثیر می گذارد. از طرفی نویسندگان و منتقدان طرفدار ادبیات جدی باید کاری کنند تا نویسندگان و مخاطبان ادبیات عامه پسند را به سمت ادبیات جدی سوق دهند. همان قدر که ادبیات عامه پسند برای تثبیت وضع موجود می کوشد، ادبیات جدی، به شکلی محافظه کارانه برای به چالش کشیدن وضع موجود گام برمی دارد. به گمانم دغدغه ما بیشتر از این تقابل باید ایجاد پلی میان این دو ادبیات باشد.

جایگاه ادبیات عامه پسند کشور ما در مقایسه با ادبیات عامه پسند دیگر کشورها چگونه است؟

 

همان جایگاهی که ادبیات جدی ما در مقایسه با ادبیات جدی دیگر کشورها دارد، ادبیات عامه پسند ما هم در مقایسه با ادبیات عامه پسند دیگر کشورها همان جایگاه را دارد. در کشورهای دیگر آثار بسیار پرفروشی وجود دارد. هری پاتر، رمان های آگاتا کریستی، آثار دانیل استیل، داستان های علمی و تخیلی بسیار که طرفداران زیادی دارند و بسیار پرفروشند.