به بهانه اکران‌آنلاین فیلم «خون شد» ساخته مسعود کیمیایی

به قلم: صالح دلدم

پایگاه خبری نمانامه: اگر به دنیای مسعودکیمیایی شناخت نداشته باشید و سبک و سیاق فیلمسازی #مسعودکیمیایی را دوست نداشته باشید، با خونشد هم ارتباط برقرار نمی‌کنید، اما اگر به مانند نگارنده درک متقابلی از سینمای کیمیایی داشته باشید، بدون شک «خون شد» هم اثری قابل تامل برای شما خواهد بود.

«فضلی» با بازی سعید آقاخانی پسر خانواده است که از ناکجا آباد بازمی‌گردد و می‌بیند خانه در معرض فروش و به نوعی کلاهبرداری قرار گرفته و افراد خانواده از هم جدا شده و خواهر به سمت اعتیاد و برادر به دیوانه‌خانه رفته و حال فضلی در تلاش است ضمن انتقام گرفتن از عوامل تهدیدکننده خانه و خانواده، همه را دوباره در خانه جمع کند.

در فیلم جدید کیمیایی نیم قرن بعد از ساخت قیصر ، هنوز هم خبری از قانون و پلیس نیست، قهرمان داستان چاقو به دست به سراغ نامردها می‌رود تا بلکه حق خود و خانواده را بستاند که البته اگر غیر از این باشد سینمای فیلمساز مولفی مانند کیمیایی نخواهد بود.

در «خون شد» باز هم قهرمان زخم خورده‌ای را به مانند سایر آثار کیمیایی داریم که تمام ارکان قصه در خدمت این شخصیت هستند.
به مانند سایر فیلم‌های کیمیایی، در «خون شد» هم بازی بازیگران نقطه قوت اثر است و سعید آقاخانی، نسرین مقانلو، سیامک صفری، لیلا زارع، سیامک انصاری و حتی بازیگرانی با نقش‌های کمرنگ‌تر مانند اکبر معززی و شهرام تیموریان، بهترین بازی‌های خود را ارائه داده‌اند. خوشبختانه در «خون شد» خبری از پولاد کیمیایی نیست. یکی از بدترین بازیگران فیلم‌های مسعود کیمیایی که اگر فیلم «حکم» را کنار بگذاریم، هیچ بازی قابل قبولی در فیلم‌های پدرش ارائه نداده است. پدری که بهترین بازی را از همه می‌گیرد اما در برابر پولاد، گویا کل فیلم‌های قبلی کیمیایی باید قربانی بازی فرزندش می‌شدند.

یکی دیگر از نقاط قوت «خون شد» به مانند سایر آثار مسعود کیمیایی، قاب‌بندی‌ها و کادرهای کارگردان با فیلمبرداری هنرمندانه علیرضا زرین‌دست است. مسعود کیمیایی استاد زیبایی شناسی در تصویر و توجه به جزئیات در این مقوله است و وقتی مدیرفیلمبرداری بزرگی همچون زرین‌دست هم کنارش قرار بگیرد، این کمپوزیسیون در تمام اثر کامل می‌شود. به مانند فیلمبرداری، موسیقی «خون شد» هم در خدمت داستان و #فیلم است. مسعود کیمیایی به مانند کارگردان‌های کلاسیک دنیا توجه ویژه‌ای به موسیقی فیلم دارد و این مهم در تمام آثار او از قبل از انقلاب تا به امروز خودنمایی می‌کند.

در کنار این نقاط قوت، «خون شد» بدون ایراد هم نیست که البته تنها دیکته نانوشته است که غلط ندارد. همانطور که در ابتدا اشاره شد، مخاطب امروز با «خون شد» و دنیای فیلمساز ارتباط برقرار نمی‌کند‌. قصه منطق لازم را ندارد و سر راست نیست و در بعضی قسمت‌ها، شخصیت‌ها از شناسنامه درستی برخوردار نیستند. «خون شد» بدون شک نسبت به «قاتل اهلی» و «متروپل» اثری به مراتب بهتر است اما نسبت به «جرم»، «محاکمه در خیابان»، «رییس» و البته «حکم» ضعیف است اما جهان مخصوص به سینمای کیمیایی را، هم در ظاهر و هم در بطن دارد. شاید بتوان «فضلی» را استعاره از مردمی گرفت که می‌خواهند در ردای مصلح اجتماعی ظاهر شوند و «خانه» را در حکم «ایران» و «جامعه» رو به ویرانی و در معرض از هم گسیختگی که فضلی دست خالی می‌خواهد آن را حفظ کند و از پشت چاقو هم می‌خورد اما روی پایش می‌ایستد و نمی‌خواهد در جلوی خانه زمین بخورد. در کارهای کیمیایی از این استعاره‌ها زیاد دیده‌ایم، چه آثار تصویری او در قالب فیلم چه آثار نوشتاری مانند شاهکاری مثل رمان «جسدهای شیشه‌ای». یکی دیگر از زیبایی‌های فیلم «خون شد»، دیالوگ‌های مخصوص مسعود کیمیایی است که به خوبی و در جای خود در فیلم به کار گرفته شده‌اند.

با همه این تفاسیر، «خون شد» از بسیاری فیلم‌های امروز سینمای ایران شریف‌تر و بهتر است و باعث خوشحالی است که فیلمساز بزرگی مانند مسعود کیمیایی همچنان در ایران است و با تمام ناملایمات، برای مردم فیلم می‌سازد.
همچنان در انتظار آثار بهتر و خاطره‌انگیزتر با نوستالژی مسعود کیمیایی باقی می‌مانیم.