گفت و گو با محمد علی نجفی

محمدعلی نجفی؛  متولد ۱۳۲۴  در اصفهان، معمار، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانی است. فعالیت هنری خود را با کارگردانی نمایش سربداران آغاز کرد. دکتر علی شریعتی یکی از مشوقان نجفی برای وارد شدن به عرصهٔ هنرهای نمایشی بوده‌است.  نخستین فعالیت هنری سینمایی‌اش کارگردانی فیلم جنگ اطهر بود. وی این فیلم را در ۱۳۵۸ ساخت. در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ در آیین نکوداشت افتتاحیه جشنواره فجر از وی تقدیر شد.

مصاحبه زینب علیپور

پایگاه خبری نمانامه:  محمدعلی نجفی کارگردان سریال موفق «سربداران» که مدتی است بازپخش آن روی شبکه آی فیلم است، این شبها در سریال «نجوا» حضور دارد. سریالی به کارگردانی ابراهیم شیبانی که گرچه در قسمت های نخست نتوانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند، اما با توجه به داستان و مضمون و کست متفاوتی که دارد، قطعا در قسمت های آینده می تواند مخاطبان را با خود همراه کند. نجفی در این سریال نقش مرد کتابفروش و اهل مطالعه ای را بازی می کند که دامادش دچار مشکلاتی شده است. او پیش از این هم در کنار بازی در آثاری که خودش کارگردانی می کرد، در چند سریال هم ایفای نقش کرده است. بانی فیلم با او گفت و گویی پیرامون فعالیت های اخیرش و بازی در این سریال داشته که در ادامه می خوانید:

 مدتی است که سریال «نجوا» از شبکه اول پخش می شود. در کنار این سریال حضورتان در کاری قطعی شده است؟
– به عنوان بازیگر خیر. اما صحبت هایی با یک کارگردان جوان داشتیم تا به عنوان تهیه کننده و مشاور در اولین تجربه اش با او همکاری کنم.
 پیشنهاد بازی نداشتید؟
– خیر. فعلا که درگیر این کار هستم و پیشنهادی هم برای بازیگری نداشتم.
 ما شما را بیشتر به عنوان کارگردان می شناسیم. به خصوص سریال خاطره انگیز «سربداران». بنابراین اصلا چطور شد که به سمت بازیگری گرایش پیدا کردید؟
– من از زمان ساخت سریال «سربداران» معمولا در کارهایی که خودم می ساختم، بازی می کردم. از آنجایی که من با سعید شاهسواری رفاقت و دوستی دیرینه ای دارم، زمانی که می خواستند سریال «بی گناهان» را بسازند، سعید شاهسواری و احمد امینی به من گفتند که ما کاراکتر دکتر را در تو می بینیم. به خاطر شخصیت عارف مسلکی که این کاراکتر داشت، به من گفتند که این نقش را تو بازی کن و من هم بازی کردم. البته این کاراکتر را خیلی دوست داشتم. در سریال «نجوا» هم سعید شاهسواری گفت که شخصیت هرمزی را من برای تو نوشتم و رفتار و گفتار و اصلولا همه چیز را از تو الگو گرفتم و من هم پذیرفتم و این نقش را بازی کردم.
 فکر می کنم «نجوا» از آن دست سریال هایی است که مخاطب باید با تمرکز بیشتری بیننده ان باشد و به مرور زمان با آن ارتباط برقرار می کند. با این وجود چه بازخوردی از مخاطبان این سریال گرفته اید؟
– دقیقا همین طور است که گفتید. کاراکترها در قسمت های نخست حضور کوتاه و اشاره ای در داستان داشتند. بنابراین باید مدتی از پخش آن بگذرد تا مخاطب بتواند با کاراکترها آشنا شده و با داستان بیشتر همراه شود. با این وجود چند نفری که در این زمینه با من تماس گرفتند، درباره کلیت سریال نه اما درباره بازی من عکس العمل های خوبی داشتند.
 خودتان به عنوان یکی از بازیگران این سریال از حضورتان در کار راضی بودید و چه پیش بینی برای سریال دارید؟
– من که بله کاراکترم را خیلی دوست دارم. چون خیلی به خودم شباهت دارد. تفریح من موسیقی گوش کردن و کتاب خواندن و فیلم دیدن و پرسه زدن در شهر است. همین اتفاق در سریال هم افتاده است. ما خیلی از سکانس ها را در پارک گرفتیم. با مسعود کرامتی سکانس های مشترک بسیاری داریم که با هم شطرنج بازی می کنیم و درباره مسائل مختلف گفتمان می کنیم. این صحنه ها را خیلی دوست دارم. با پوریا رحیمی که نقش سامانی را بازی کرده، هم سکانس های مشترکی دارم که آنها را هم خیلی دوست دارم. ضمن اینکه سکانس های مشترکی که با دخترم دارم و دیالوگ هایی که ردو بدل می کنیم را هم دوست دارم. درباره سریال هم فکر می کنم در قسمت های بعد مخاطب بیشتر اتفاقات را درک کند و با داستان همراه شود.
 شما یکی از کارگردانان خوب و حرفه ای و خاطره سازی برای نسل من هستید. با این وجود چرا این قدر در زمینه کارگردانی کم کار هستید؟
– اینگونه باید پاسخ این سوال را بدهم که آنچه که در ذهن من هست، یک مقدار با فضایی که الان وجود دارد، مغایر است و چیزهایی هم که الان هست، خیلی با سلیقه من همخوانی ندارد. حرفه من که سینما نیست؛ دغدغه من سینماست. سینما برای من یک ارزش است و برایش احترام قائلم و دوستش دارم. به همین دلیل بعضی اوقات ارتباطی هم با سینما دارم و به عنوان تهیه کننده، بازیگر و کارگردان، نویسنده و مشاور کارگردان کار می کنم. بنابراین اگر فیلمنامه ای باشد که بتواند جوابگوی این علاقه باشد، کار می کنم. مثل فیلم هایی که تا امروز ساختم که به لحاظ موضوع و ساختار خیلی متنوع است. بعضی از آنها را هم خیلی دوست دارم. مثل فیلم «گزارش یک قتل». یعنی خیلی با ذهنیت من هماهنگ است. بنابراین باید دربیاید. به همین دلیل نمی توانم مدام فیلم بسازم.
 این مسائلی که عنوان کردید، درباره سینما بود. درباره ساخت کارهای تلویزیونی چطور؟ شرایط آنگونه که باید برای کار مهیا نیست؟ البته «سربداران» در حال پخش است. خودتان هم بیننده این سریال هستید؟
– بله البته من نمی دانستم که تلویزیون این سریال را روی آنتن دارد و دوستان به من گفتند.
 یعنی وقتی می خواهند کارهای شما را پخش کنند، شما را در جریان آن نمی گذارند؟ در صورتی که شما صاحب اثر هستید!
– نه. وقتی در کشور فرهنگ جدی باشد، صاحب اثر هم جدی می شود. بنابراین وقتی خود فرهنگ مهم نیست که صاحب اثر هم مهم نیست! البته برای من خیلی عجیب نیست و عادی شده است. ببینید ما فرهنگ شناوری داریم که به آن عادت کرده ایم.
 بله متاسفانه همه ما خیلی زود به هر شرایطی عادت می کنیم!
– خب عادت نکنیم، چه کنیم؟ شب خوابی و صبح که بیدار می شوی، قیمت دلار بالا می رود. شاید همان ابتدا بگویی به من چه ارتباطی دارد. اما وقتی وارد فروشگاه می شود، می بینی که خیلی هم با تو مرتبط است! در این شرایط من باید توقع داشته باشم که چرا بدون اطلاع من سریال پخش می کنند و یا با من مشورت کنند و یا هر چیز دیگری؟
 البته فکر می کنم خیلی هم سریال دچار ممیزی شده است؟
– بله متاسفانه حتی تیتراژ را هم تغییر داده اند! هر بار هم که پخش می شود، کوتاه تر می شود!
 خب در تیتراژ چه نکته ای وجود داشته که دچار ممیزی شده؟
– من واقعا نمی دانم. شاید سلیقه ای عمل می کنند و یا دلیل دیگری دارد. در همه جای دنیا وقتی می خواهند یک اثر را برای بار دوم یا هر بار دیگر پخش کنند، صاحب اثر را در جریان قرار می دهند و درصدی هم به صاحب اثر پرداخت می کنند. اما اینجا اصلا شرایط اینگونه نیست. من اصلا نمی دانم کارهایی که ساختم، چند بار و از کدام شبکه ها و چه زمانی پخش شده اند و از طریق دوستان و آشنایان متوجه می شوم.
 سوالی که در ذهن من ایجاد شد این است که چرا تلویزیون از تجربیات و دانش و علم هنرمندانی چون شما که خالق آثار بسیار موفقی در تاریخ تلویزیون هستید و مخاطب را هم می شناسید و دانش و تجربه این کار را دارید، در ساخت کارهای تلویزیونی بهره نمی گیرد؟ شما می توانید در جلسات مهمی حضور داشته باشید و تجربیات خود را در اختیار جوانها قرار بدهید؟!
– اگر بخواهند استفاده کنند که تلویزیون، این تلویزیون نیست! حتما فکر می کنند که همین روندی که در پیش گرفته اند، درست است.
 خب اگر این اتفاق بیفتد و امثال شما در تولید آثار تلویزیونی به نحوی سهیم باشید، مردم کمتر به سمت ماهواره گرایش پیدا می کنند!
– به شرطی که افراد تصمیم گیرنده همین تفکر شما را داشته باشند. قطعا این شرایط و وضعیت تلویزیون مورد تاییدشان است که تغییری در آن ایجاد نمی کنند! البته من این انگیزه را هم ندارم. وگرنه سناریوی سریالی به نام «خداوند الموت» را آماده دارم که با خانم ثمینی چند سال روی آن کار کرده ایم و کار فوق العاده ای از آب درآمده است.
 در نمایش خانگی چطور؟ چون بسیاری از هم نسلان شما به سمت ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی رفته اند و شما هم می توانید سریالتان را در این فضا بسازید که ممیزی کمتری روی آن می شود.
– باید بررسی شود تا ببینیم می توانیم چنین کارهایی را در شبکه نمایش خانگی بسازیم یا نه که البته فکر می کنم فضای بهتری و مهیا تری برای تولید سریال است.