وزیر ارشاد، شناختی از فرهنگ و رسانه ندارد!

به قلم: برومند شکری

نمانامه: محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت ابراهیم رییسی در همان ابتدا که برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه وزارتخانه متبوع خود را ارائه کرد، برای بسیاری از صاحب نظران محرز شد که شناختی از فرهنگ و رسانه کشور ندارد. اسماعیلی از بدو ریاست خود بر صندلی وزارت ارشاد تاکنون در لابلای بسیاری از مطالبش، سینمای ایران را به بی حیایی متهم کرده است. برای مثال او یک بار در گفت و گویی ادعا می کند:

کاراکترهای زن‌ در سینمای ایران (در سال۹۷) مروج بی‌حیایی بوده‌اند…

و در ادامه توضیح می دهد که:

«در سال ۱۳۹۷، از ۷۷ فیلم رصد و تحلیل شده، ۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیر اسلامی ایرانی و تخریب کننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائه کننده تصویر مثبت از زن بی‌حیاء، ۵۰ فیلم سیاه‌نما و ناامیدکننده، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵ فیلم القا کننده واگرایی دینی و ملی و قانون‌گریزی و نمایش ناکارآمدی نهاد‌ها بوده‌اند.»

اینکه منظور اسماعیلی از بازیگران زن بی حیا کی و چه کسانی بوده است و چه فیلمهایی در سال ۹۷ از دیدگاه او مروج وادادگی بوده اند چندان فرقی نمی کند. نکته مهم این است که اسماعیلی با یک نگاه غلط سکان وزارت ارشاد را بر عهده گرفت و به جای اصلاحات اساسی و جان دادن به صنعتی که می تواند یک تنه بار اقتصادی را به دوش بکشد، به تقابل پرداخت. تقابلی که نتیجه آن فراری دادن دهها بازیگر صاحب نام و سیاسی شدن فضای سینما شد.

اسماعیلی در حالی مدیر مهمترین وزارتخانه هنری ایران شد که هیچ شناختی از سینمای ایران و جهان نداشت. چرا که اگر حداقل پنجاه فیلم از کشورهای مختلف را مشاهده می کرد، متوجه می شد که سینمای ایران در قبال هنری که امروز به اسم سینما در کشورهای دیگر عرضه می شود، شرافتمندترین سینمای عصر حاضر است.

اسماعیلی زمانی دم از بی حیایی سینمای ایران می زند که سالیانه چند تریلیون دلار هزینه فیلم های سکس می شود. زمانی از بی حیایی سینمای ایران حرف می زند که طالبان به عنوان نماد ضد هنری در افغانستان جولان می دهند و یک نگرانی بزرگ در سطح افکار عمومی جامعه به وجود آورده است. وزیر دولت رییسی در نخستین گام تصدی وزات ارشاد مردود شد و در عمل هم ثابت کرد که هیچ یک از برنامه های او دستاوردی برای حوزه فرهنگ و هنر ندارد.

اسماعیلی از زمان وزاتش تاکنون بارها با اظهارات نسنجیده باعث شده که اصحاب رسانه را بر علیه خود تحریک کند و روشن است که اگر کمترین دانش رسانه ای داشت فضا را این چنین برای خود و دولت رئیسی ملتهب نمی کرد. روی هم رفته دولت ابراهیم رییسی با چنین وزیرانی نمی تواند در عرصه فرهنگ و رسانه اصلاحات و تغییرات خاصی انجام دهد. چرا که تصور آنها از سینمای ایران متمرکز به روابط شخصی و زندگی خصوصی افراد است و توجهی به دغدغه های مهمتری ندارند.