مساله فلسفی انتخاب در تمثیل لاک پشت!

پایگاه خبری نمانامه: در زمان‌های قدیم مردی (که دوست داشت به انصاف مشهور شود) زندگی می‌کرد. روزی از بیابانی می‌گذشت که به یک لاک پشت بزرگ و زیبا برخورد. او بسیار گرسنه بود و سوپ لاک‌پشت را هم خیلی دوست داشت. مرد بی توجه به خواهش و التماس لاک‌پشت، آن را در کیسه‌اش می‌اندازد و به خانه برمی‌گردد و یک دیگ بزرگ آب جوش روی اجاق می‌گذارد. اما برای اینکه مطابق څلقش رفتار کرده باشد (و شاید با آگاهی از اینکه کشتن لاک پشت بدشانسی می‌آورد)، هنگامی که حیوان نگون بخت را از کیسه بیرون می‌آورد، به جای اینکه مستقیما در دیگ بیندازدش، یک نی خیزران را با دقت به صورت قطری روی دیگ آب جوش میگذارد و لاک‌پشت را درست وسط نی قرار می‌دهد و می‌گوید: آقا لاک پشت، اگر توانستی بدون اینکه توی دیگ بیافتی، از روی نی، قطر دیگ را طی کنی، آزادت می‌کنم! لاک پشت ها پیر و بسیار عاقل هستند و این لاکپشت چندان اعتقادی هم به خوبی بشر نداشت، اما آشکار بود که اگر این کار را نمی‌کرد، فورا راهی دیگ سوپ می‌شد. پس، با وجود نازکی و لرزانی نی، همه‌ی تلاش خود را به کار گرفت و هر طور بود با مرارت تمام مسیر روی نی را اندک اندک طی کرد و خود را به لبه ی دیگ رساند. مرد که با حیرت فزاینده شاهد این تلاش بود، دست هایش را از شگفتی به هم زد و گفت: «حالا لطفا دوباره این کار را بکن!».

لاک پشت مرتکب چه اشتباهی شده است؟

🔻پاسخ فلسفی: لاک پشت اصلا اشتباهی مرتکب نشده است. البته، جز اینکه گذاشته است مرد او را کنترل کند. چرا که مرد علاقمند به شهرت انصاف می خواهد بدون اینکه مسئولیت اخلاقی کشتن لاک پشت را بر عهده بگیرد، سوپ لاک پشت بخورد. اگر لاک پشت هنگام حرکات خطرناکی که اصلا تناسبی با اندامش ندارد. درون دیگ بیافتد، مرد می تواند بگوید که لاک پشت خودش این عمل را انتخاب کرده بود. و اگر هم لاک پشت از این کار سرباز زند، باز هم مرد او را درون دیگ می اندازد و ادعا می کند که لاک پشت به جای آنکه با انجام کاری ساده برای نجات جانش بکوشد، مرگ را برگزیده بود. پس نتیجه ی اخلاقی داستان چیست؟ شاید این باشد که بهتر است به جای سعی در خشنود کردن خودکامه‌ها، به امید آن که به قوانین احترام خواهند گذشت، از اطاعت آنها سرپیچی کنیم. البته، ممکن است ایستادگی بر سر اصول به لاک پشت کمکی نکند، اما دست کم برای خود مرد و دیگران مشخص خواهد شد که او بویی از انصاف نبرده است. این داستان قدیمی منسوب است به متن” چنگ شی” که یوکی متعلق به قرن دوازدهم آن را نقل کرده است.

کتاب”۱۰۱ مساله فلسفی”/مارتین کوهن/ترجمه: امیر غلامی/نشر مرکز